. برادر کاوه از برادر قمی پرسید: چه خبر؟ چی کار کردید؟» برادر قمی هم گفت: بلبل خیلی معرکه کرد! (1) با اون همه چهچهه‌ای که می‌زد، تونست چند نفر از ضدانقلاب رو قلع و قمع کنه!» برادر کاوه هم پرسید: کو؟ کیا زدند؟» برادر قمی هم به من و دوشکا اشاره کرد. در این هنگام برادر کاوه جلوتر آمد و دستش را روی شانه‌ام زد و گفت: احسنت. بارک‌الله. دستت دردنکنه کرمانشاهی.» (2)

✍️ پی‌نوشت:
(1) : او به دوشکا، بلبل» می‌گفت و زمانی که با آن شلیک می‌کردیم و صدایش در کوهستان می‌پیچید، می‌گفت: ببینید! بلبل داره چهچهه میزنه!»
(2) : گاهی اوقات از روی محبتی که به من داشت، مرا با لفظ کرمانشاهی» صدا می‌زد.


ادامه این خاطره در کتاب دوشکاچی

چهچه بلبل کرمانشاهی

زندگی زیر برف و یخبندان

اینجا جای نان درآوردن نیست

برادر ,» ,هم ,قمی ,کاوه ,کرمانشاهی ,برادر کاوه ,برادر قمی ,» 2 ,قمی هم ,به من

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی امام علی (ع) هفت جوی شهرستان قدس دفتر کلاسی روانشناسی دین پرستو هسنگی سایت تخصصی تاریخ ایران و جهان توری پشه Numerical calculations پارچه سرا و خیاسی مادر لایسنس نود 32 - آپدیت نود 32 - سریال نود 32 ورژن 13 دکوراسیون اتاق خواب ، چیدمان منزل طراحی سایت در بانه - ساخت سایت بانه دفتر کار مجازی